ساخت وبلاگ کپلمساخت وبلاگ کپلم، تا این لحظه: 10 سال و 7 روز سن داره
پیوند اسمونیمونپیوند اسمونیمون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
زیر یه سقف عشقولانهزیر یه سقف عشقولانه، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
بابای محمد عرفانبابای محمد عرفان، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
مامان محمد عرفانمامان محمد عرفان، تا این لحظه: 35 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
آقا محمد عرفان ماآقا محمد عرفان ما، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

mohammaderfan94

اشعار کودکانه

فسقل مامان امروز با وجود کار فراوان تو خونه همه رو به امون بابا جونت رها کردم و اومدم واست چند تا شعر خوشگل اینجا یادداشت کنم که هم بدرد خودم بخوره هم بدرد مامان جونای نی نی فسقلای دیگه. ورزش کردن نی نی یک و دو و سه و چار  نی نی از خواب شد بیدار صبح شد و وقت کوشش بده نی نی رو ورزش باز کن دستاشو .ببند به روی ماهش بخند نکن نی نی رو خسته بگو یک و دو  و سه نوبت پاهاست حالا برند پایین و بالا وای که چه خوبه ورزش چه حالی داره نرمش کاشکی مامان یا بابا همه روزای خدا با نی نی ورزش کنند ...
21 آذر 1393

گله دارم گله

چرا اینقد نظراتتون کم شده؟ آخه من عاشق خوندن نظراتتونم ولی هیچکس نظر نمیذاره دیگه نبینم نظر نذاشتییید ...
21 آذر 1393

هفته شانزدهم

سلام گلم . خوبی کوچولوی ناز من؟ گل مامان 14 آذر من و شما وارد هفته ی شانزدهم شدیم .شنبه هم نوبت داشتم و با همدیگه رفتیم بهداشت و مامان واسه اولین بار در تاریخ 15آذر ساعت 10/30 صبح صدای ضربان قلب مهربونت   و شنیدم واای خیلی حس خوبی بود یه موسیقی آرامش بخش از صدای قشنگ تو در وجود من باور اینکه یه قلب دیگه داره تو بدنه من میتپه خیلی سخت و شیرینه . من دارم پرافتخارترین مسئولیت زندگیم و برعهده میگیرم من دارم مادر میشم. تو این هفته خیلی اتفاقای خوب افتاده هم صدای قلبت و شنیدم هم یه شب که میخواستم بخوابم ساعت 44دقیقه بامداد روز یکشنبه 16 آذر اولین تکونه تورو احساس کردم البته بیشتر شبیه بال زدن پروانه بودی تو دلم عزیز ما...
21 آذر 1393

روزهای بد کاری

سلام فسقل مامان. یکم خستم  عصبیم  عزیز دل مامان دیگه واقعا دوست ندارم برم سرکار یه نفر اینجاست که مامان صبور تورو خیلی اذیت میکنه. یک هفته همش غصه خوردم و عصبی بودم عزیزم تو رو هم ناراحت کرده بودم شدید شکمم درد میکرد و احساس میکردم بال بال زدنت بیشتر شده. اگه خدا بخواد انگاری تموم شد خدا کنه یکشنبه که برم سرکار فقط کارم وانجام بدم ودیگه مدام کسی بازخواستم نکنه. خدایا ریشه ی این آدم های جاسوس و زیر آب زن و قطع کن.   ...
16 آذر 1393

از هر در سخنی

سلام گلم. خیلی وقته نیومدم برات بنویسم آخه مامان حالش خوب نیست خیلی خستس. خب حالا برات بذار از حال و روز این چند وقتم بنویسم تا در آینده بدونی مامانت چی کشیده این چند وقت. رفتم سونو تا ضربان قلبت و چک کنن اولین سونو در واقع دکتر گفت یه لخته خون چسپیده به کیسه ی آب و احتمال سقط زیاده منم گریه کنون از لامرد برگشتم پارسیان چون پارسیان سونو نداره رفتیم اونجا گلم. خلاصه رفتم دکتر و دکتر گفت دوهفته استراحت کن و سرکار نرو. هفته ی اول موندم پارسیان چون تاسوعا و عاشورا بود تعطیلی وسط هفته بود و نمیشد برم بندرعباس ولی هفته دوم استراحتم رفتم بندرعباس و در تاریخ 21آبان سونو غربالگری هم انجام دادم و دکتر گفت خدارو شکر لخته ی خونی دیده ن...
8 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به mohammaderfan94 می باشد